• 1393/10/07 - 08:47
  • 54
  • زمان مطالعه : 11 دقیقه

رشته مدیریت پرستاری در مقطع تحصیلات تكمیلی آری یا نه؟

مراكز درمانی و بیمارستان‌ها مسئولیت سنگینی چون حفظ جان انسان‌ها را بر عهده دارند و نبض حیات انسانها و بیمارستانها در دستان پرستاران به طور اخص و سایر كادر درمان به طور عام است، آیا چنین مسئولیت خطیری نباید مجهز به مدیریت علمی باشد؟



مراكز درمانی و بیمارستان‌ها مسئولیت سنگینی چون حفظ جان انسان‌ها را بر عهده دارند و نبض حیات انسانها و بیمارستانها در دستان پرستاران به طور اخص و سایر كادر درمان به طور عام است، آیا چنین مسئولیت خطیری نباید مجهز به مدیریت علمی باشد؟

 

در سال‌های اخیر به دنبال تغییر ساختاری در برنامه های آموزشی و درسی رشته پرستاری از 5 گرایش موجود در مقطع کارشناسی ارشد پرستاری، 4 گرایش پرستاری داخلی جراحی، روانپرستاری، بهداشت جامعه و پرستاری اطفال برنامه درسی آنها تغییر کرد و از ساختار گرایشی به ساختار رشته ای تبدیل شدند. یعنی اینها به یک رشته علمی مستقل تغییر یافتند. در ساختار گرایشی حدود 12 واحد بودند ولی اکنون به 32واحد تغییر یافته و افزایش داده شده است  و هر کدام به یک رشته علمی مستقل تبدیل شدند اما در این میان در مورد گرایش مدیریت پرستاری با توجه به اهمیت آن در سازمانهای بهداشتی درمانی به خصوص بیمارستانها هیچ چاره اندیشی نشد و عملاً از مدار علمی خود چه در قالب گرایش یا رشته مستقل حذف گردید حال بماند چرا؟ وبه چه علت؟سوالی است که زعمای قوم پرستاری در ابتدا و بعداً برنامه ریزان امر برنامه ریزی آموزشی در علوم پزشکی می بایست بدان پاسخ دهند.

نکته جالب توجه این است که در بین رشته های دایر شده بعضی از رشته ها اصلاً هیچ پوزیشن سازمانی و یا اجتماعی ندارند وبرای آن نیرو تربیت می کنند، چرا؟ خب باید پرسید که اگر ضرورت چنین رشته ای حتمی وقطعی است که به باور من حتمی و قطعی است، این افراد بعد از دانش آموختگی کجا باید وارد کار شوند؟ درواقع بازار کار این افراد دانش اموخته کجاست؟ بیمارستانها،کلینیک ها، جامعه؟ کجا و با کدام ساختار و طرح و برنامه شغلی؟ با کدام شرح وظایف و با چه کارکردی؟ و دیگر سوالاتی از این قبیل که امید است مسئولین پاسخی مناسب داشته باشند، انشاء الله.

امروز مدیریت در دنیا با گذشته تغییر كرده و رویكردی علمی دارد و قرنهاست از حالت تجربی خارج شده ، امروز در دانشگاه‌های معتبر و بزرگ دنیا علم مدیریت به عنوان یک رشته علمی تدریس می‌شود و نیاز به علم مدیریت انكارناپذیر است. احساس نیاز به علم مدیریت قبل از قرن‌های 16 و 17 میلادی در دنیا آغاز شد و هم‌اكنون و در قرن 21 نیاز به این علم بیش از پیش احساس می‌شود.

وقتی امروزه برای بیابان‌زدایی، اداره امورشهر، آب و فاضلاب، بیمه، مدیریت بیابان‌زدایی، شهری، آب و فاضلاب و بیمه تعریف می‌شود، حتی برای کتابداری مدیریت کتابداری وجود دارد، چطور برای حرفه پرستاری كه با جان انسان این اشرف مخلوقات سروكار دارد، مدیریت اهمیت ندارد؟ آیا می‌توان گفت كسی كه در سیستم بیمارستانی فعالیت می‌كند از پرستار تا سایر مشاغل با علم مدیریت بیگانه باشد، امروز كسی سازمان‌ها را از علم مدیریت بی‌نیاز نمی‌داند، در دنیایی كه علم مدیریت وجود دارد، مدیریت تجربی از طریق آزمون و خطا راه به‌جایی نمی‌برد. و تا کنون هم هر جا براساس آزمون خطا عمل شده مصداق همین است که : "ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی، کین ره که تو میروی به ترکستان است."

مراكز درمانی و بیمارستان‌ها مسئولیت سنگینی چون حفظ جان انسان‌ها را بر عهده دارند و نبض حیات انسانها و بیمارستانها در دستان پرستاران به طور اخص و سایر كادر درمان به طور عام است، آیا چنین مسئولیت خطیری نباید مجهز به مدیریت علمی باشد؟ البته پاسخ هر عقل سلیمی به این پرسش مثبت است اما برخی معتقدند همه‌ افراد باید در كاری که انجام می دهند، مدیر باشند.

 براساس این تفکر یعنی هر فردی درهر رشته علمی و در هر شغل و حرفه ای که درس می خواند باید مدیریت هم بخواند و مدیر هم باشد، یعنی قائل به تفكیك علم مدیریت یا مدیریت پرستاری از دیگر رشته ها و به طور مثال از دیگر رشته های پرستاری نیستند. خب این جای تفکر دارد که آیا با توجه به رشد روز افزونی که علم به خصوص در علم مدیریت داشته، می توان انتظار داشت، همه افراد هم در رشته خود متخصص شوند، هم در مدیریت؟. هم از افراد انتظار داشت کار تخصصی خودشان را انجام دهند و هم کار مدیریتی را. هم دانش تخصصی حرفه ای و شغلیشان را داشته باشند، هم دانش تخصصی، آن هم دانش پیچیده وگسترده مدیریت را ؟ مگر ابن سینا هستند. گرچه باید گفت با رشد روز افزون علم امروزه، نمی توان از آدمها انتظار داشت ابن سینا باشند، تازه در همان زمان هم ابن سیناها استثنا بودند آیا می شود بر استثنائات حکم راند؟و اگر معتقدیم که می شود و مدیریت ذاتی است نه علمی، مدیریت ذاتی جزو استثنائات است و صد البته برنامه‌ریزی‌ها نباید براساس استثنائات باشد. و اگر مدیریت ذاتی است پس فلسفه پیدایش دانشكده‌های مدیریت در سراسر دنیا چیست؟ اما برخی معتقدند با گذراندن شمار معدودی واحد مدیریت ،علم مدیریت در فرد نهادینه می‌شود كه چنین نیست و اگر هست زهی خیال باطل .

هم‌اكنون در 3 پوزیشن بیمارستانی و پرستاری پستهای مدیریتی مترون، سوپروایزر و سرپرستار داریم، داشتن چنین پوزیشنهایی هم ضروری است  و هم مسلح شدن آنها به علم مدیریت یک ضرورت حتمی و قطعی است. این افراد با 2 یا 3  واحد مدیر نمی‌شوند و اگر معتقدند می شود، خب باید گفت باش تا صبح دولت بدمد. بنابراین از این افراد نمی‌توان توانمندی مدیریتی را انتظار داشت و این تناقض آشكار با دنیای داخل و خارج است.

این رویكرد و نگاه به اینكه اصلاً مدیریت چه فایده‌ای دارد سبب شده افراد اهمیت و ضرورتی تحت‌عنوان مدیریت پرستاری را احساس نكنند، حال آنكه به وجود علم مدیریت حداقل در 3 پوزیشن مترون، سوپروایزر و سرپرستار در محیط بیمارستانی نیاز است، چه اینكه سوپروایزرها در شیفت عصر و شب و ایام تعطیل چه ابلاغی چه انشائی، چه با حکم رسمی و چه غیررسمی، چه بپذیریم که این پستها پستهای مدیریتی است چه نپذیریم، فرقی به حال مدیریت در حوزه های یاد شده نمی کند و از اهمیت آن چیزی نمی کاهد و آنها را به عنوان مدیران بپذیریم یا نپذیریم، محل ارجاع مشكلات بیمارستانی هستند. همه کاره اند در نبود سایر مدیران بیمارستان.

در زمان های عدم حضور سایر مدیران در بیمارستان، امور این سازمانهای کاملاً تخصصی و پیچیده و پر مشغله و پر مسئولیت بر سر انگشت تدبیر آنها می چرخد، حال هر چه سرانگشت تدبیر آنها عالمانه تر، محققانه تر، چرخاندن امور نیز مدبرانه تر و عالمانه تر خواهد شد.

اجزا یا رخدادهای عالم هستی بر مدار مدیریت وارتباط می چرخد، نه بر مدار آزمون وخطا و تجربه. اما متاسفانه در این دیدگاهی که انتظار دارد همه افراد در بیمارستانها این سازمانهای کاملاً تخصصی شده براساس دو واحد یا بر تکیه بر تجربه مدیریت کنند، نهایت کار روشن است، چو علت آمد روشن است معلول آن چیست؟ آفتاب آمد، دلیل آفتاب - گر دلیلت باید از وی رو متاب.

و متاسفانه اهمیت علم مدیریت در این 3 پوزیشن، سبك شمرده شده است و در این تفكر، وزنی كه به مدیریت پرستاری داده می‌شود اندك است حال آنكه جایگاهی بس مهم و كلیدی است. در بیمارستانها بالغ بر 60 درصد پرسنل ارائه‌دهنده‌ خدمت، پرستاران هستند و به این خیل عظیم چه وزنی در پیشگیری و درمان بیماری‌ها و مدیریت ان داده شده؟ امروزه آموزش برنامه‌های پیشگیری هم، به مدیریت نیاز دارد، به‌ عبارتی با ورود به هر سطحی از فعالیتها حتی تصمیم گیری، رد پای مدیریت در آن روشن و مشهود و بر علما مبرهن است و ارزش و وزن زیادی بدان در اداره سازمانها داده می شود، فقط باید چشمها را دوباره شست.

سبك شمردن علم مدیریت به‌ دور از تفكر، تعقل و منطق است. در دنیای كه همگی به اهمیت پرستار و پرستاری در ارتقاء سطح سلامت جامعه پی برده‌اند، منفك كردن این رشته از علم مدیریت معقول نیست به تعبیری اگر پرستاری ستون خیمه درمان است مدیریت ستون خیمه پرستاری و هر دیسیپلین، هرشغل، هر حرفه ای است و باید این ستون را بیش از پیش مستحكم كرد و آنچنان محكم و پایدار ساخت تا بتواند در برابر همه مشكلات و هرآنچه كه به‌عنوان بار فعالیت بهداشت و درمان در حوزه بیمارستانی بر این ستون حمل می‌شود تاب بیاورد تا بتواند این بارگران را به مقصد برساند.

به جرئت می توان گفت، راه دیگری به جزء مسلح شدن به علم مدیریت برای محكم شدن یك حرفه، شغل وفعالیت نیست. هر مشكلی در دنیای امروز از شكست تا نارسایی در عملكرد یا موفقیت ناشی از مدیریت است، در هر جا رشد و توسعه و موفقیت بوده، مرهون مدیریت بوده است و بیش از 90 درصد مشكلات سازمان‌ها از آن مدیران است و كمتر از 10 درصد آن مربوط به كاركنان.

اگر در بیمارستانی مشاهده شود شیرازه مراقبت و خدمات از هم پاشیده است، مگر نه آنست که بی‌درنگ مدیریت آن را زیر سئوال می‌برید و اتفاقاً کار درستی هم است. خب انصاف حکم می کند که بدون علم مدیریت و بدون آنکه افراد را به سلاح علم و ایمان مسلح کنیم می توان انها را باز خواست نمود؟بدون آنکه افراد را درکسب مهارتهای مدیریتی توانمند نماییم، مواخذه کنیم. اگر تاکنون این افراد توانسته اند این بار گران را هر چند با نارسایی ها به مقصد برسانند، باید صدآفرین گفت، گرچه کافی نیست. در دنیای كنونی، مدیریت تجربی كارآیی ندارد، نمی‌توان مدیرانی در رأس كار گذاشت كه با آزمون و خطا و تجربه اطلاعات كسب ‌كنند و دانش فرا گیرند، اصولاً مگر این امر شدنی است؟

واژه رهبری هم به‌ نوعی در مدیریت نهفته است اگر چه این 2 واژه از یكدیگر جداست، براساس علم مدیریت نظم، هماهنگی، انسجام، توسعه و پیشرفت در دستان مدیر سازمان است. برای توسعه و غنی‌سازی شغل و ارتقاء مهارت‌های شغلی به مدیر نیاز است، اما برای برانگیختن افراد ، نوآوری ،تغییر  و رشد و توسعه  و حرکتی بسوی آینده براساس تفکر استراتژیک،نیازمند رهبری سازمانی هستیم. حال این پرسش مطرح می‌شود آیا می‌توان هرآنچه كه در علم مدیریت مطرح و به‌روز می‌شود را همگی در 2 تا چند واحد آموزش داد؟ سپس از وی انتظار كار مطلوب در بیمارستان را داشت؟ انتظارات باید متناسب با دانش و توانایی‌ها باشد، چنین می‌شود كه با وجود فعالیت مدیران در محیط بیمارستانی، رضایت كافی حاصل نمی‌شود. مدیری توانمند و كارآست كه مسلح به دانش و تجربه مدیریتی باشد،  البته توأمان بودن علم و ایمان نیز یک ضرورت اجتاب ناپذیر است.

بیمارستانها از پیچیده‌ترین سازمان‌ها به‌لحاظ وجود چند تخصصی و چندمهارتی (مولتی دیسیپلینری و مولتی فانکشنال) هستند، چنین سازمان‌هایی مدیریت پیچیده‌ای هم دارند، این در حالی است كه مدیریت انسان پیچیده‌تر از خود سازمان  است. از این‌رو مدیریت در خودرو سهل‌تر و مدیریت انسان متفاوت و دشوارتر است. ازطرفی بخش عمده‌ای از پرسنل پرستاری را در بیمارستان‌ها و مركز درمانی زنان تشكیل می‌دهند كه باید در مقام همسر ایفای نقش كنند، اگر مدیر پرستاری مجهز به مهارت ارتباط  و دانش مدیریتی نباشد، نمی‌تواند  تعادل بین شغل و زندگی را برای افراد سبب شود و تناسب برقرار كند.

با یک حساب سرانگشتی بالغ بر 10 هزار پست مدیریتی در پرستاری در موقعتهای مترونی، سوپروایزری وسرپرستاری وجود دارد و این یعنی مدیریت منابع مالی و انسانی در این موقعیتها. حال سئوال اینجاست؟ آیا 2 واحد برای این مدیریت كافی است؟ و آیا با تکیه بر تجربه می توان مدیریت کرد، تجربه نوعی دانش ضمنی سازمانی است که می توان آن را از دانش مبتنی بر تجربه حاصل نمود اما ضرورتاً بایست تبدیا به دانش شود و چرخه تولید دانش خود را پشت سر گذارد. حال افرادی با دانش آكادمیك در علم مدیریت مجهز به تجربه و دانش مدیریت به‌عبارتی مسلح به 2 دانش ضمنی و آشكار بهتر خواهند توانست امور سازمان را اعم از منابع مادی وانسانی مدیریت نمایند و این یعنی فراگیری دانش مدیریت چه درنوع ضمنی آن و چه در نوع اشکار آن. در قالب یک برنامه آموزشی و درسی مبتنی بر یافته های علمی و پژوهشی یعنی رشته و دیسیپلن علمی دانشگاهی که نیاز دارد افراد با وررود به دانشگاه در رشته علمی مدیریت به خصوص  مدیریت پرستاری  ورود کنند و پس از طی دوران تحصیل در موقعیت های یادشده سازمانی به کار گرفته شوند و از آنها انتظار داشته باشیم که به خوبی سازمان را اداره نمایند آن هم بهره ور و اثربخش.

حسن ناوی پور

عضو هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس

کد: 8796

  • گروه خبری : اخبار اصلی
  • کد خبر : 17846
کلمات کلیدی